سلام
دختری هستم 17 ساله ، یکسالی هست که با یکی هستم بنام سعید همدیگه رو خییلی دوس داریم خانواده هامونم میدونن . یعنی برای ازدواج منتظریم درسامون تموم شه . این چیزاش اهمیتی نداره
مشکل یه چیز دیگست . ایشون 4 ساله که با یک ختر رابطه دارن . مثل خواهر و برادر میمونن . من اولش نمیدونستم اما خب بعدا فهمیدم . مشکلات من این چیزا نیست . من خیلی حسودم . قراره وقتی من هم زنش شدم رابطشون ادامه پیداکنه خدایی هم مثه خواهر برادرن . اما من از حسادت زیاد رنج میبرم . درسته توجه سعید به من بیشتره و حرفامو گوش میکنه ولی خب هرچی ک در رابطه با خواهرش باشه رو رد میکنه . میگم باهاش حرف نزن میگه نه خواهرمه . زیاد حرف نمیزنن . اما مثلا بعضی کارای عادی رو ک برای من میکنه برای اونم میکنه . برنامه ریزی تو درسا ، بگو بخند و اینجور چیزا . (تو مسائل عاطفی همش توجهش به منه) اما خب من به همچین چیزای کوچیک حسودی میکنم . خودش میگه من هردو تاتون رو دوس دارم . اما هیچوقت بلد نیست طوری رفتار کنه ک نه من ناراحت شم نه خواهرش . بالاخره یکیمون تحت فشار قرار میگیره . حاضر هم نیست دست از هیچکدوممون بکشه . نه من نه خواهرش .خب منم دوسش دارم نمیتونم ولش کنم . ولی بیشتر وقتا سر این موضوع ناراحتم . میشه راهنماییم کنید چطوری حسادتمو کم کنم؟ یا بیخیال باشم؟